Nakhoda@arvand·Apr 18

شب ندارد سر خواب
شاخ مایوس یکی پیچک خشک، پنجه بر شیشه در می ساید
من ندارم سر یاس، زیر نومیدیهای شب از دورادور
ضرب آهسته پاهای کسی می آِد